ساعتها فراتر از هدف اصلی خود یعنی بیان زمان و حتی فراتر از نقششان به عنوان شاخصهای سبک و موقعیت تکامل یافتهاند. اکنون آنها در مورد خبره هستند.ساخت مجموعه ساعت تبدیل به سفری به دنیایی از گزینه های تقریبا بی حد و حصر شده است که نیاز به بررسی دقیق و شاید حتی کمی سرمایه گذاری دارد. البته، ارزش فروش مجدد هرگز نباید دلیل اصلی خرید یک ساعت باشد، اما باید توجه داشت که اشتباهات ممکن است گران باشند. اکثر مجموعههای ساعت تکامل مییابند و آخرین چیزی که میخواهید این است که در نهایت با یک کشوی پر از خریدهای هیجانی باطنی برسید که نه شما و نه خریداران مشتاق فروش مجدد آن را نمیخواهید.ساعتهای لوکس محصول جمعی نسلهای ساعتسازان سوئیسی هستند که در قرن 16 و 17، با غوطهور شدن بر روی نیمکتهای خود در مناطق برفی کوههای ژورا، هر چیزی را اختراع کردند که هنوز به عنوان پایه ساعتسازی مکانیکی به حساب میآید. در طول سالها تغییرات و بهبودهایی وجود داشته است، اما موارد ضروری ثابت باقی میمانند و اکثر برندهای برتر کاتالوگهایی دارند که ریشه در این میراث دارند.
وینتاژ به معنای سه چیز است: قدیمی واقعی، ساعت های ساخته شده قبل از سال 1980. نئو وینتیج، ساخته شده از سال 1980 تا حدود سال 2010 (پس از آن، آنها فقط از قبل مالک هستند). و سبک قدیمی، یا چاپ مجدد مدلهای آرشیوی یا ساعتهایی که ظاهر کلی قدیمی دارند، با صفحههای مینیمالیستی، قابهای کوچک و عملکردهای سنتی.در حال حاضر، هر دو چیز واقعی و ظاهری قدیمی یک دسته بندی داغ را تشکیل می دهند.
ساعت Breitling Premier B15 Duograph 42 با رنگ رزگلد، نسخه ای مجدد از کرنوگراف rattrapante
نمونه خوبی از یک نسخه جدید مدرن بر اساس یک مدل قدیمی، Breitling Premier Duograph (22850 دلار در رزگلد 18 عیار) ساعت برایتلینگ breitling است. پریمیر که در سال 1943 معرفی شد، یکی از اولین ساعتهای کرنوگراف بود که برای عموم ساخته شد و نه برای خلبانان و متخصصان نظامی، و پریمیر دوگراف یکی از اولین کرنوگرافهای rattrapante بود (که میتواند دو رویداد را به طور همزمان زمانبندی کند) که برای مچ دست طراحی شده بود.
فرد ماندلبام، مدیر میراث بریتلینگ که به طور گسترده مورد تایید است، گفت: «ما به بایگانی رفتیم، نمونههای برجستهای از عوارض ساعتشناسی را که Breitling در دهه 1940 انجام داد، بررسی کردیم و تصمیم گرفتیم Duograph را دوباره راهاندازی کنیم، زیرا این پیچیدهترین تفسیر از گاهنگار است. به عنوان صاحب بزرگترین مجموعه بریتلینگ های قدیمی جهان.
با این حال، Duograph جدید کپی دقیقی از نسخه اصلی نیست. این یک تفسیر مدرن با به روز رسانی های فنی است.
هر ساعتی طرفدار دیزاین خود را دارد ولی رقیب برایتلینگ ساعت کارتیر cartier هستش .
ساعت لاکچری
پس از یک دهه مینیمالیسم قدیمی، درام به مچ دست باز می گردد.
ماکسیمالیسم مدرن یادآور ابر ساعت های اواخر دهه 1990 و اوایل دهه است، زمانی که ساعت سازان مکانیکی برای ساخت بزرگترین، جسورانه ترین و پیچیده ترین قطعات رقابت می کردند. آنها جانورانی برونگرا، با جعبههای سفینه فضایی ضخیم، صفحههای چندلایه و حرکات روباز سهبعدی بودند که اغلب با توربیلونهای دوتایی فریب میخوردند.هدف، جدای از جنبه نمایشی، تفسیر مجدد طالع بینی سنتی با استفاده از کدهای طراحی مدرن بود. این ابرساعت هرگز با احتیاط در ذهن ساخته نشده است، اما برداشت فعلی از موضوع کمی اصلاح شده به نظر می رسد.
ساعت سازی بسیار نازک به خودی خود به یک عارضه تبدیل شده است و قرار دادن یک حرکت پیچیده در فضای کوچکتر اکنون بخشی از نمایش است. با این حال، سوپر ساعت مچی مچی از درام است که ممکن است زیر کاف شما یا در بودجه شما قرار نگیرد، اما همچنان موضوعی شگفت انگیز است.
پیچیده ترین ساعت مچی Audemars Piguet، Code 11.59 Universelle RD#4، با 40 عملکرد
به عنوان مثال: Audemars Piguet Code 11.59 Universelle RD#4 (از 1.45 میلیون فرانک سوئیس یا معادل 1.56 میلیون دلار شروع می شود). این پیچیده ترین ساعت مچی اودمار پیگه Audemars Piguet است که تا به حال ساخته است، با 40 کارکرد (23 پیچیدگی و 17 وسیله فنی)، سوپرسونری بزرگ و ریزه کوچک (هر دو نوع تکرار کننده دقیقه که زمان را در سکانس های مختلف نشان می دهند)، یک پرواز در چند ثانیه. کرنوگراف (برای زمانبندی چندین رویداد)، توربیلون پرواز یک توربیلون بدون پل بالایی تا مکانیسم بیشتری قابل مشاهده باشد.
رقیب ساعت اودمار پیگه ساعت پتک فیلیپ patek philippe میباشد .
با این حال، همه اینها و موارد دیگر در جعبهای با عرض 42 میلیمتر و ضخامت 15.55 میلیمتر (کمی بیشتر از 1.5 اینچ در 0.5 اینچ) جای میگیرد، برخلاف ساعتهای جیبی به همان اندازه پیچیده اما عظیم اوایل دهه 1900 که الهامبخش آن بودند.
لوکاس راگی، مدیر تحقیق و توسعه این برند گفت: خلاصه ما بسیار ساده بود. به ما گفته شد که عارضه بزرگ قرن بیست و یکم را ایجاد کنیم. ما میخواستیم یکی را بسازیم که بتوانید هر روز راحت بپوشید بدون اینکه آسیبی به آن وارد شود. ما صفحهای روباز انجام دادیم تا ظاهری مدرنتر به آن بدهیم، و آن را در مجموعه Code 11.59 در مقابل رویال اوک قرار دادیم، زیرا میخواستیم پروندهای پیچیدهتر و در نتیجه برای تفسیرهای مختلف باز باشد. (سه مدل اول RD رویال اوکس بودند.)
او گفت: «هدف فقط پیوستن به رقابت قرار دادن حداکثر تعداد عوارض در ساعت نبود. این در مورد ایجاد یک ساعت منسجم و در عین حال بسیار پیچیده بود.
رنگ
دهه 1980 و اوایل دهه 90 اوج ساعتهای مد کوارتز ارزان بود و همه آنها در مورد رنگ بودند. در واقع، این رنگها بود که ساعتهای مد روز را از معدود ساعتهای مکانیکی کلاسیک تولید شده در آن زمان متمایز میکرد، که نمیتوانستند در رنگ قرمز بی رنگ شوند.
این همه تغییر کرده است سازندگان ساعتهای مکانیکی نهتنها ادعا کردهاند که چرخه رنگ متعلق به خودشان است، بلکه از بندهای صورتی یا صفحههای رنگی اسطوخودوس فراتر رفتهاند و به مواد محفظهای با رنگ تزریق شدهاند. صفحات صفحه نئون رنگ، پل های آنودایز شده، جزئیات جواهر رنگین کمان و میناکاری های پر جنب و جوش در طول سال ها توسعه یافته اند و به مدل ها رنگی تند و تند می بخشند.
Hublot یکی از اولین برندهایی بود که بند های لاستیکی رنگارنگ را روی ساعت های لوکس قرار داد و یکی از اولین برندهایی بود که ساعت های سرامیکی را در رنگ هایی فراتر از سفید و مشکی (قرمز، زرد، آبی و نارنجی) ارائه کرد.
همچنین ساعت هابلوت یکی از اولین کسانی بود که یک قاب کاملاً از کریستال یاقوت کبود شفاف ساخت: قرمز، نارنجی، زرد و امسال، بنفش (در Hublot Spirit of Big Bang Tourbillon Purple Sapphire، 206000 دلار).
مدیر اجرایی این برند، با اشاره به تاسیس ساعت هابلوت Hublot در سال 1980، گفت: «ما یکی از جوانترین برندهای ساعت لوکس هستیم، بنابراین آرشیوی از سبکهای قدیمی برای انتشار مجدد نداریم. اما ما سابقه تولید ساعت های رنگارنگ را داریم و این راهی است که خودمان را متمایز می کنیم. که منجر به ایجاد مواد موردی نوآورانه ما شد. ما از سال 2005 قابهای سرامیکی و از سال 2016 یاقوت کبود انجام میدهیم. و امسال با Saxem، یک یاقوت کبود آلیاژ شده با مواد معدنی، برای ایجاد یک قاب زرد نئونی وارد بازار شدیم.
چه کسی این ساعت های رنگارنگ را می پوشد؟ آقای گوادالوپ گفت: «خب، این اولین ساعت شما نیست. “پوشیدن نئون شجاعت می خواهد.”
جواهرات فراوان
هیچ چیز مانند الماس، زمرد یا یاقوت برای افزودن ارزش ذاتی به ساعت وجود ندارد. اگر ساعتی را جدا کنید، در نهایت با انبوهی از سنگ های قیمتی مواجه خواهید شد که در نوع خود ارزشمند هستند. یک توربیلون را جدا کنید و انبوهی از اجزای فلزی خواهید داشت.
در واقع، گاهی اوقات تنها دلیلی است که یک ساعت به اصطلاح زنانه ارزش فروش مجدد دارد، به خصوص اگر این مدل فاقد پیچیدگی باشد یا توسط یکی از نامهای بزرگ ساخته نشده باشد.
علاقه مجدد به ساعتهای جواهری در میان مردان و زنان، شرکتهای ساعت را به تجدید نظر در تکنیکهای تنظیم خود با هدف افزایش درخشندگی سوق داده است – اصطلاح صنعتی برای نوری که از سطح یا میز الماس بیرون میآید. رقیب که این برند نیز ساعت امگا omega میباشد.
برای درخشندگی در بهترین حالت، نور باید بتواند به کناره ها و نیمه پایینی سنگ وارد شود. بنابراین، در جواهرات، شاخک برجسته بهترین راه برای درخشش الماس در نظر گرفته می شود. با این حال، در ساعتها، الماسها معمولاً در یک محفظه فلزی فرو میروند که به طور خودکار جلوی ورود نور به نیمه پایینی سنگ را میگیرد.
ساعت Jaeger-LeCoultre’s Rendez-Vous Dazzling Night and Day دارای 168 الماس مجموعاً 3.43 قیراط با سه سبک تنظیم مختلف است.
با این حال، اخیراً برندهای ساعت راههایی را پیدا کردهاند – عمدتاً با پایههای پنجه یا شاخک اصلاحشده – برای پذیرش نور بدون به خطر انداختن ثبات یک جواهر در محیط آن در مجموعه Jaeger-LeCoultre’s Rendez-Vous Dazzling، الماس ها به سه روش مختلف (در طلای صورتی 18 عیار و 168 الماس به وزن 3.43 قیراط، 54000 دلار) قرار گرفته اند.آنهایی که روی صفحه داخلی قرار دارند در فلز فرو رفته اند. اصطلاح صنعت مجموعه دانه است. الماس های ردیف داخلی روی قاب به وسیله پنجه هایی که از پایه فلزی بریده شده است، به سبک نزول گرفته می شود. و ردیف بزرگتر الماسهای روی قاب بیرونی به شاخکهایی متصل شدهاند که به یک کمربند فلزی متصل شدهاند که از سنگهای قیمتی و تنظیمات آنها در برابر ضربه محافظت میکند. شاخک ها نگین ها را کمی بالاتر از فلز بالا می برند و به نور اجازه ورود و تابش را می دهند.کاترین رنیر، مدیر اجرایی این برند گفت: “هدف ایجاد بازگشت نور بیشتر و در نتیجه درخشندگی بیشتر است.” ما میخواستیم امضای جواهرات را در این مجموعه بالا ببریم، و فکر میکنیم که چیدمان شاخک چیزی منحصربهفرد، با ارزش افزوده دائمی و سبک بسیار ایجاد کرده است. این باعث می شود که الماس ها حضور بیشتری داشته باشند.»
نسخه های تک و محدود ریشه در ایده انحصاری بودن به عنوان عنصر اصلی لوکس مدرن دارند
اریک ویند، مالک نمایندگی ساعت Wind Vintage در پالم بیچ، فلوریدا، میگوید: «وقتی یک ساعت کمیاب است، به مردم اطمینان میدهد که به تولید انبوه نمیرسد، و این تمایل ذاتی برای داشتن آن ایجاد میکند. “همچنین به آنها اطمینان می دهد که مقادیر ثانویه بالاتر از یک قطعه نامحدود یا بدون شماره خواهد بود.”
ممکن است به نظر برسد که برندهای بیشتری ساعتهایی را تولید میکنند که همه میخواهند، اما تقریباً هیچکس نمیتواند آن را بخرد، اما نادر بودن فقط یک ترفند بازاریابی بدبینانه نیست. تقاضا برای بسیاری از ساعت های دست ساز تقریباً همیشه از ظرفیت تولید پیشی گرفته است.
اما بعضی از مدلهای ساعت رولکس rolex واقعا نادر میباشند.
Patek Philippe تنها 60000 ساعت در سال تولید می کند. Audemars Piguet، حدود 40000. مارکهای مستقل کوچکتر، که خلاقیتهایشان حتی حرفهایتر است، ممکن است فقط صد یا دو تولید کنند. بنابراین هر کسی که به اندازه کافی خوش شانس باشد که یکی از آن ها را در خرده فروشی تهیه کند، می تواند از دریافت قیمت مجدد فروش مجدد بالا، حتی گاهی اوقات به طور قابل توجهی بیشتر از هزینه اولیه، مطمئن باشد.
اما بالهبازها مراقب باشید: برندها میدانند ساعتهایشان کجا میرود، و هرکسی که دو هفته بعد دوباره بفروشد احتمالاً این رابطه را برای همیشه سوخته است.
قطعه دیگری از پازل کمیاب سفارشی است. آقای ویند گفت: «ما شاهد تعداد بسیار بیشتری قطعات تکی هستیم که توسط تولیدکنندگان برای مشتریان برتر ساخته شدهاند. Cartier سفارشات منحصر به فردی از مدل های Tank Cintrée و Crash را انجام داده است. ما حتی اخیراً Patek Philippe را در حال انجام چند سفارش منحصر به فرد دیده ایم. مردم برای آن حق بیمه هنگفتی خواهند پرداخت. مشکل اینجاست که قیمتگذاری آنها در بازار متعلق به قبل دشوار است، زیرا تنها یکی از آنها وجود دارد.
ساعت دیگر که از قلم افتاد برای تک و محدود بودن ساعت اینوکتا invicta هستش که واقعا بی نظیر هستش.