در اینجا شش برند برتر ساعت مچی لوکس و شش ساعتی که فکر میکنم بهترینهایی هستند که ارائه میدهند آورده شده است.
برخی از انتخاب ها ممکن است آن چیزی نباشند که انتظار دارید به خصوص گزینه آخر.
Rolex Sky-Dweller
اگر بخواهید از کسی بپرسید که به نظر او بهترین رولکس چیست، به احتمال زیاد ممکن است بگوید Submariner یا Daytona یا چیزی به همان اندازه اشتباه است.
چرا این اشتباه است؟
از آنجا که ساعتی وجود دارد که نه تنها در زیر رادار رولکس پرواز می کند، بلکه می تواند در واقع هزینه کمتری نسبت به ساعت جدید استفاده شود – همچنین پیچیده ترین و چشمگیرترین ساعتی است که این برند می سازد.
من در مورد ساعت رولکس اسکای دولر Rolex Sky-Dweller صحبت می کنم، ساعتی که علیرغم اینکه چنین نیروگاهی است، برای بیش از یک دهه در کاتالوگ نسبتا مورد بی مهری قرار داشت.
با اندازه یک اکسپلورر II در 42 میلیمتر، و با قیمتی که از یک قلاده بیشتر از دیتونا شروع میشود، نه تنها چشمگیر است، بلکه مقرون به صرفه این مجموعه است. در اطراف مرکز یک نشانگر منطقه زمانی دوگانه است مانند قاب GMT Master II اما روی صفحه تنظیم شده است.
اما قسمتی که فک فرو میرود، چیزی است که به سختی میتوانید آن را ببینید.
در حوالی ساعت نشانگرها پنجره های کوچکی هستند که یکی به رنگ قرمز است. این نشانگر ماه است، زیرا این یک تقویم سالانه است. بله، مانند Patek Philippe 4947 50000 دلاری.
نکته عجیب این است که کل ساعت توسط تاج تنظیم می شود، با هر عملکرد – زمان، GMT و تقویم – با قاب چرخان انتخاب می شود.
Breitling Navitimer
تعداد زیادی از ساعتهای Breitling وحشتناک و در سالهای اخیر بسیاری از ساعتهای فوقالعاده وجود داشتهاند، اما یکی از آنهایی که بالاتر از جمعیت خودنمایی میکند همچنان همان چیزی است که آن را معروف کرده است: ساعت برایتلینگ نیوی تایمر Breitling Navitimer.
برایتلینگ به همان سرعتی که اولین هواپیماها به هوا میروند، به چرخه هوانوردی میپرد و فرصتی عالی برای وارد کردن ساعتهای کرنوگراف خود به صنعت میبیند.
Breitling در واقع یک شرکت تابعه به نام Huit Aviation Department برای ساعتها و کرونوگرافهای هشت روزه هواپیماهای خود راهاندازی کرد و این متقاعد کردن هوانوردی بود که ذهن انجمن صاحبان هواپیما و خلبانان را به خود مشغول کرد.
ببینید، برایتلینگ سعی میکرد تا به هر طریقی که میتوانست، کرنوگراف را شلاق بزند.
اگر کاپیتان هواپیما بودید، ابزار هوانوردی Huit خود را در اختیار داشتید و اگر مسافر عقب هواپیما بودید، Breitling Premier خود را داشتید. اما در مورد علاقه مندان به هوانوردی گاه به گاه چطور؟
در آن روزها، بسیاری از محاسبات در میانه پرواز با قوانین اسلاید پیچیده و دست و پا گیر انجام می شد و اتفاقاً بریتلینگ یک ساعت قاعده اسلاید به نام Chronomat داشت که دانشمندان و مهندسان و دیگر تخم مرغ ها را هدف قرار می داد. اما AOPA Breitling را متقاعد کرد تا آن ساعت را برای استفاده در هوانوردی مجدد کالیبره کند و در سال 1952 Navitimer ساخته شد.
Omega Speedmaster
بنابراین، داستان از این قرار است که امگا اسپیدمستر بزرگ در کنار ناسا ساخته شد تا آن را به همراهی عالی برای راهپیمایی فضایی فضانوردان تبدیل کند، اما به نظر میرسد که کل داستان بسیار جذاب است.
امگا در واقع هیچ ایده ای نداشت که ناسا حتی ساعت امگا اسپیدمستر Omega Speedmaster را به عنوان ساعت منتخب خود در نظر گرفته است و تنها زمانی متوجه شد که این ساعت به تامین کننده رسمی برنامه فضایی تبدیل شده است .
که تصاویر اد وایت که در یک پیاده روی فضایی ساعتی به تن داشت، منتشر شد.
بنابراین، انتخاب چسبیدن به Hesalite به جای یاقوت کبود، حرکت برای چسباندن دستها بر روی پهن، تغییر قاب نقرهای به مشکی – اینها همه تغییراتی هستند که Omega ایجاد کرده است، زیرا خوب، منطقی بودند.
این ساعت بیشتر قابل استفاده بود و ناسا با انتخاب مرجعی برای آزمایش که دارای این اصلاحات بود موافقت کرد.
با این حال، آن ساعت، با یا بدون بازخورد ناسا، همان ساعتی بود که به ماه رسید تا باز آلدرین در اولین قدم هایش بر روی سطح ماه از آن استفاده کند.
امگا می تواند ساعتی بسازد که به معنای واقعی کلمه خاک را به طلا تبدیل کند و باز هم از آن بالاتر نرود.
Audemars Piguet Royal Oak Tourbillon
آنچه را که دوست دارید در مورد Audemars Piguet که در رویال اوک پول نقد می کند، بگویید، این ساعت بسیار زیبایی است.
با طراحی به اندازه یک زیردریایی کاغذی ماشه باید با تمام حقوق به جهنم طراحی فرستاده می شد اما به نوعی جزئیات کوچک مانند پیچ و مهره های شش ضلعی شکاف دار که نمی چرخند و بدنه هشت ضلعی که چیزی اضافه نمی کند، به سادگی ساعت را زیباتر می کند.
از آن زمان تا به حال چندین تکرار دیگر از ساعت وجود داشته است. بزرگتر به عنوان ساعت اودمار پیگه افشور Audemars Piguet Offshore، در سرامیک آبی با تقویم دائمی، باز با تعادل دوقلو و البته با صفحه ای مانند دیسک لیزری دهه 1980 کار شده است.
اما، حداقل برای من، بلوط سلطنتی که در صدر همه آنها قرار دارد، یکی از پیچیدگی هایی است که به بهترین شکل با طراحی آن مطابقت دارد: توربیلون.
در مورد آن فکر کنید: این ساعتی است که وجود آن کاملاً بی معنی است. به دلیل طراحی که از نظر عملکردی چیزی به دست نمی آورد، به یک فناوری منقرض شده چسبیده است.
بنابراین، چه بهتر از یک عارضه که در یک ساعت مچی باید منقرض شود، زیرا از نظر عملکردی چیزی به دست نمی آورد.
این ازدواجی است که در بهشت ساخته شده است و فقط با پیچ های فولادی و جذابیت حفظ می شود.
این مانند یک دستگاه پخش ضبط بخار است، به همان اندازه که سرگرم کننده است، و برای آن بهتر است. دیسک های لیزر و سرامیک آبی خود را نگه دارید. این همان چیزی است که باید داشته باشید.
Panerai Luminor
با نگاهی گذرا به لومینور بداخلاق Panerai به سرعت به شما خواهد گفت که این محصول فرعی تخیل بیش از حد مشتاقانه است که به دنبال انجام کارها به گونه ای متفاوت است.
با ایتالیایی بودنش، بله، می توانید این را باور کنید.
اما واقعیت بسیار دور از ایده یک طراح ایتالیایی است که خطوط بزرگ و پرپیچ و خم را روی یک پد A3 بکشد، زیرا طراحی Luminor در واقع همان چیزی است که وقتی نمیخواهید پولی خرج کنید، به دست میآورید.
Panerai در اصل برای فروش ساعت و رنگ آمیزی تجهیزات نظامی با رنگ درخشان و بر پایه رادیوم به نام Radiomir شناخته می شد.
نیروی دریایی ایتالیا مقدار زیادی از این چیزها را خرید و به ناچار یک ساعت نیز درخواست کرد، ساعتی که بتوان در شب و در زیر آب از آن استفاده کرد.
Panerai در آن زمان در واقع ساعت نمی ساخت، فقط آنها را فروخت بنابراین آنها با یک بازیکن ناشناس در بازی که در آن زمان با ساعت های ضد آب خود سروصدا می کرد، تلفن کردند: Rolex.
برای برآورده کردن معیارهای اندازه و مقاومت در برابر آب، رولکس یک ساعت جیبی آرت دکو مهر و موم شده را برداشت، چند بند را روی آن لحیم کرد، صفحه درخشان ساعت پنرای لومینور Panerai Luminor را نصب کرد و آن را یک روز نامید نمی توانست ارزان تر باشد.
اما یک مشکل وجود داشت مقاومت در برابر آب این ساعت به یک تاج پیچی متکی بود، اما با توجه به حرکت زخم دست که هر روز باید بالا برود، رزوه های لوله تاج به طور مکرر چکش می خورد و از کار می افتاد.
این تقریباً در زمانی بود که رادیوم با تریتیوم جایگزین شد و بنابراین رادیومیر به لومینور تبدیل شد و همچنین تقریباً در زمانی بود که رولکس سیم پیچ خودکار خود را با حرکت دائمی معرفی کرد.
اما این گران بود، بنابراین Panerai به جای نصب آن، رزوه پیچ را بیرون آورد و به جای آن یک مهر و موم فشاری مبتنی بر اهرم نصب کرد – محافظ تاج معروفی که امروزه همه ما می شناسیم و دوست داریم.
Patek Philippe 5960
اگر بخواهید پتک فیلیپ مدرن را طبقه بندی کنید، چه چیزی را انتخاب می کنید؟
ناتیلوس همیشه محبوب؟ 5327 با تقویم همیشگیش؟ 5270 برای ظاهر بسیار پیچیده و سنتی اش؟ برای من، نه.
این 5960 است، زیرا در حالی که ما ساعت پتک فیلیپ Patek Philippe را یک برند کاملاً سنتی میدانیم، تاریخچه آن در واقع با ایدههای آیندهنگر هموار شده است – و من فکر میکنم 5960 این را کاملاً نشان میدهد.
Patek Philippe از اولین تاج سیم پیچ و تنظیم تا اولین ساعت الکترونیکی همیشه استانداردهای ساعت سازی را به چالش می کشد.
حتی در حال حاضر، با آزمایش چیزهایی مانند سیلیکون و مکانیسم های سازگار، کارهایی انجام می دهد که بسیار غیر سنتی هستند.
5960 ترکیبی از تقویم سالانه Patek Philippe – که بسیار پیچیدهتر از همیشه بود – با یک کرونوگراف در طرحی که ساعتسازی سنتی را با اسپرت مدرن ترکیب میکند.
جداسازی عناصر تقویم بر روی سه پنجره بالا و کرونوگراف فشرده شده در یک صفحه فرعی ظاهر را تمیز نگه میدارد، در حالی که قاب فولادی و دستبند بهعلاوه رنگآمیزی حالتی مدرن و معمولی به آن میدهد.
به عبارت ساده، بهترین کار Patek Philippe در یک ساعت است.